پای رفتن


پای رفتنم را پیش تو گذاشته ام

یادت هست

که نروم؟

حال

تو رفته ای

با پای من؟

یا پای من رفته است

با تو؟


کیکاووس یاکیده


پای رفتن(۲) یا حس مشترک                عکسی از عبدالحسین رضوانی

نظرات 13 + ارسال نظر
مجید جمشیدی 1388,01,17 ساعت 09:48

ابو ...بگینمت؟

مهدی 1388,01,17 ساعت 09:51 http://mahdiphoto.blogsky.com/

سلام دوست عزیز
ضمن تبریک سال نو باید بگوییم عکس فوق العاده ی شده
شاد و پیروز و موفق باشید .

کیوان 1388,01,17 ساعت 10:06

ترکیب خوبیه

پای تو و او هرکدام به سمتی رفته است جداگانه....

م.ذ 1388,01,17 ساعت 15:07

چه قدر با احساس !!!

من 1388,01,17 ساعت 16:04 http://mymadhouse.blogsky.com

من که رفتنی نبودم
پای تو به زور مرا کشاند دنبال خودش...

روح اله بلوچی 1388,01,17 ساعت 17:17

دعوتی شما به بازی وبلاگی

فرنوش 1388,01,17 ساعت 20:20 http://www.ehsasat.com

سلام .فرنوش هستم از وبسایت احساسات دات کام ! اگه عزیزی رو دارین که می خواین صداتونو به گوشش برسونید بیاید سایت ما . در ضمن می تونید به گمشده هاتون از سایت ما پیام بدین . برای وبلاگتون هم ابزار های جدید و بی همتا آماده کردیم . قربان شما - فرنوش

ای خودشن

سلام
همین

سهمار 1388,01,18 ساعت 10:13

تو پا می دادی
ودستهای من گرم میشد
و هرگاه در تو فرو می رفتم
آتشت به سلامت مرا عبور می داد
و من هر روز پاکتر از پیشش
و گرمتر از هر المنت
آه که دوربین حسن کجا بود تا دفن من در تو را عکس بگیرد
اینک لباس آغوش تو بر تن من نیست
و چقدر سردم است

احسان 1388,01,18 ساعت 14:48 http://lakposht..blosky.com

سلام باکیده کجان موندم رو شعر با دوتا تخته سنگ تو عکس

گن جیش کک 1388,01,23 ساعت 20:58

رنگ پرازحس های خوبه .وآرامه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد